الصحیفة السجادیة الجامعة /الدعاء 10
دعای دهم – صلوات بر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ عَبدِکَ وَرَسُولِکَ، وَمِفْتٰاحِ بٰابَ جَنَّتِکَ، وَالنّٰاهِضِ بِاَعْبٰاءِ مَوٰاثِیقِ عَهْدِکَ اِلیٰ عِبَادِکَ، وَذَرِیعَةِ الْمُؤمِنِینَ اِلیٰ رِضْوٰانِکَ، وَالْمُسْتَقِلِّ بِـمٰا حَمَّلْتَهُ مِنَ الاِشَارَةِ بِاٰیٰاتِکَ، وَالَّذیٖ لَمْ یَسْتَطِعْ اِلّٰا مُوٰافَقَةَ عِلمِکَ، وَقَبُولَ الرِّسَالَةِ اِذْ تَقَدَّمَ لَهُ قَبُولُهَا فیٖ اُمِّ الْکِتٰابِ عِنْدَکَ، وَکَیْفَ یَسْتَطِیعُ رَدَّ مٰا نَفَذَتْ بِهٖ مَشِیَّتُکَ مَنْ یَتَقَلَّبُ فیٖ قَبْضَتِکَ وَنٰاصِیَتُهُ بِیَدِکَ.
خداوندا درود فرست بر محمد، بنده و فرستادهات و کلید در بهشتت، آنکه برداشت بار پیمانهای فرمانت برای بندگانت را، و وسیله مؤمنان بوده است به سوی رضوانت و تحمل کنندۀ آنچه را که از اشاره به آیاتت بر عهدهاش گذاشتی. آنکه جز موافقت با علمت توانایی نداشت، و جز پذیرش رسالت که پیش از آن پذیرفته بود آن را در ام الکتاب در پیشگاهت، و چگونه میتوانست رد کند آنچه را تعلق گرفته مشیت تو به آن، آنکه حرکاتش در حیطۀ قدرت تو و اختیارش به دست تو است.
اَللّٰهُمَّ کَمَا اخْتَـرْتَ مُحَمَّداً عَلیٰ عِلْمٍ لِاَمْرِکَ، وَجَعَلْتَهُ شَهِیداً عَلیٰ خَلْقِکَ، وَمُبَلِّغاً عَنْکَ حُجَجَ اٰیٰاتِکَ، وَاَعْلٰامَ شَوٰاهِدِ بَیِّنٰاتِکَ، فَاَسْمَعَ مَنْ اَذِنْتَ لَهُ فِی الاِسْتِمٰاعِ مِنَ الْحَقِّ الَّذِی صَـرَّحَتْ عَنْهُ رِسَالَتُهُ، وَبَصَّـرَ مَنْ لَمْ تَجْعَلْ عَلیٰ بَصَـرِهِ غِشَاوَةَ الْقُلُوبِ، فنَکَلَ عَنْ اَنْ یَرَی الْحَقَّ فیٖ اَحْسَنِ صُورَتِهٖ،
خداوندا آنگونه که محمد را برگزیدی براساس علمت برای امرت و او را گواه قرار دادی بر آفریدگانت، و ابلاغ کننده از سوی تو، حجتهای آیاتت را، و بینات بزرگ آشکارت را، پس رسانید به گوش هر کس که اجازه استماع به وی دادهای حقایقی را که رسالتش آن را بیان کرد و بینا ساخت هر کس را که بر دیدگانش پوشش دلها را قرار ندادهای که ناتوان شود از دیدن حق در بهتـرین صورتهایش،
وَاَوْصَلَ بِاِذْنِکَ الْهُدیٰ اِلَی الْقُلُوبِ الَّتیٖ لَمْ تُغَلِّفْهَا بِطَبْعِکَ، وَکٰانَ حُجَّتَکَ عَلیٰ مَنْ عَلِمْتَهُ بِالْمُعَانَدَةِ لَکَ، وَالْخِلاٰفِ عَلیٰ رُسُلِکَ، وَبَلَغَ مَجْهُودَ الصَّبْـرِ فیٖ اِظْهٰارِ حَقِّکَ، وَاٰثَرَ الْجِدَّ عَلَی التَّقْصِیرِ وَالرَّیْثِ فیٖ اَمْرِکَ ابْتِغٰاءَ الْوَسِیلَةِ عِنْدَکَ، وَالزُّلْفَةِ لَدَیْکَ وَطُولِ الْخُلُودِ فیٖ رَحْمَتِکَ، وَحَتّٰى قُلْتَ لَهُ: ﴿فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمٰا اَنْتَ بِـمَلُومٍ﴾ فَبَلِّغْهُ غٰایَةَ الْوُصْلَةِ، وَزِدْهُ کَمٰا وَصَلَ بَیْنَنٰا وَ بَیْنَ مَعْرِفَتِکَ.
و به اذن تو هدایت را رسانید به دلهایی که آنها را نبستهای با مُهر کردنت، و او حجت تو بود بر آنکه شناختهای او را به عناد با تو و مخالفت با فرستادگانت، و صبـر و پایداری را به نهایت رسانید در اظهار حقت و برتر شمرد کوشش را بر تقصیر و تأخیر در امرت برای یافتـن وسیله در نزد تو، و قرب و منزلت در پیشگاهت و جاودانگی در رحمتت، و تا آنجا که به وی فرمودی «از آنها دور شو که تو سـرزنش شده نیستی» پس او را به نهایت قربت برسان و او را فزونی ده، آنگونه که ما را به شناختت متصل ساخت.
اَللّٰهُمَّ وَکَمٰا قَمَعْتَ بِهِ الْکُفْرَ عَلیٰ جِرَانِهِ وَجَدَعْتَ اَنْفَ النِّفٰاقِ بِحُجَّةِ نُبُوَّتِهِ، وَقَطَعْتَ قَرٰائِنَ الضَّلٰالِ بِنُورِ هِدٰایَتِهِ، وَجَعَلْتَهُ بِـمَنِّکَ عَلیَ الْمُشْـرِکِینَ ثٰاقِباً، وَلِنُبُوَّةِ الْمُرْسَلِینَ خٰاتِـمًا، وَعَلَی الْکُتُبِ الْأُولیٰ مُهَیْمِناً، وَبِکُلِّ مُبْتَعَثٍ قَبْلَهُ مِنَ الرُّسُلِ مُؤْمِناً، وَلِمَنْ بَلَّغَ عَنْکَ شٰاهِداً، وَلِمَنْ اَدْبَرَ عَنْکَ مُجٰاهِداً، وَلَکَ إِلیٰ قِیٰامِ السّٰاعَةِ حٰامِداً، وَلِلْمُؤْمِنِینَ فیٖ عَرْصَةِ الْقِیٰامَةِ قٰائِداً، وَبَیْنَ الْحَقِّ وَالْبٰاطِلِ فٰارِقاً، وَبِحَقِّکَ فیٖ عِبٰادِکَ نٰاطِقاً، وَلِمَنْ تَقَدَّمَهُ مِنَ الْأَنْبِیٰاءِ مُصَدِّقًا، فَصَلِّ عَلَیْهِ صَلٰاةً تَرْفَعُهُ بِهٰا عَلیٰ دَرَجٰاتِ النَّبِیِّینَ، تُنَضِّـرُ بِهٰا وَجْهَهُ فیٖ مَوْقِفِ السّٰاعَةِ یَوْمَ الدِّینِ.
خداوندا، آنگونه که به وسیله وی بر گردن کفر کوبیدی و بریدی بینی نفاق را با حجت نبوتش و نشانههای گمراهی را با نور هدایتش قطع نـمودی، و او را قرار دادی، به منت خویش، نفوذ کنندۀ بر مشـرکان و پایان بخش نبوت رسولان، و بر کتابهای پیشین مسلط ساختی و او را به هر پیامبـر فرستاده شده پیش از او مؤمن نـمودی و بر هر کس که از سوی تو ابلاغ کرد، گواه، و با هر که از تو روی برتافت جهادکننده و برای تو تا برپایی قیامت سپاسگزار و برای مؤمنان در صحنه قیامت پیشوا، و میان حق و باطل جدا کننده قرار دادی و به حق خود در میان بندگانت گویا کردی، و برای پیامبـران پیش از او تصدیق کننده گذاشتی، پس بر او درود فرست، درودی که به آن مقام او را بالا ببـری بر درجات پیامبـران، شاداب کنی به آن چهرهاش را در جایگاه حساب در روز جزا.
اَللّٰهُمَّ وَکَمٰا جَعَلْتَهُ بِاَمْرِکَ صٰادِعاً، وَلِشَمْلِ مُنْتَشِـرِ الْهُدیٰ جٰامِعاً وَلِعَدَدِ الْمِشْـرِکِینَ قٰاطِعاً، وَلِحِمَى الْحَقِّ اَنْ یُسْتَبٰاحَ مٰانِعاً، وَلِمٰا نَجَمَ مِنْ قَرْنِ الضَّلٰالِ قٰاصِفاً، وَلِمٰا نَبَغَ، مِنَ الْبٰاطِلِ بِسَیْفِ الْحَقِّ دٰامِغاً، وَلِمَا ائْتَمَنْتَهُ عَلَیْهِ مِنَ الرِّسٰالَةِ مُبَلِّغاً، وَلِلْمُسْتَجِیبِینَ لَهُ الْمُتَعَلِّقِینَ بِعُرْوَتِهِ بَشِیراً، وَلِلْمُتَخَلِّفِینَ عَنْ ضَوْءِ نَهٰارِ حَقِّهِ نَذِیراً وَسِـرٰاجاً مُنِیراً، وَلِمَنِ اسْتَصْبَحَ بِذُکٰاءِ زَنْدِهِ مُسْتَنِیراً.
خداوندا، آنگونه که او را به امر خود آشکارکننده و برای پراکندههای هدایت جمع کننده و برای شمار مشـرکان بُرنده و برای درهم شکستـن حرمت حق، باز دارنده، و برای آنچه از شاخهای گمراهی ظاهر شود، شکننده، و برای آنچه از باطل پدید آید با شمشیر حق، کوبنده و برای آنچه از رسالت به امانت به وی سپردی، ابلاغ کننده، و برای اجابت کنندگان او که به وی تـمسک جسته اند، بشارت دهنده و برای تخلف کنندگان از روشنی حقیقت آشکارش بیم دهنده و چراغی روشن کننده قرار دادی و برای آنکه از شدت نورش صبح را جسته، نور دهنده ساختی.
فَرَضْتَ عَلَیْنٰا تَعْزِیزَهُ وَتَوْقِیرَهُ وَمَهٰابَتَهُ، وَاَمَرْتَنٰا اَنْ لاٰنَرْفَعَ الْاَصْوٰاتَ عَلیٰ صَوْتِهٖ، وَاَنْ تَکُونَ کُلَّهٰا مَخْفُوضَةً دُونَ هَیْبَتِهِ، فَلٰا یُجْهَرُ بِهٰا عَلَیْهِ عِنْدَ مُنٰاجٰاتِهِ، وَنَلْقٰاهُ بِاَخْمَدِهٰا عِنْدَ مُحٰاوَرَتِهِ، وَنَکُفَّ مِنْ غَرْبِ الْاَلْسُنِ لَدیٰ مَسْاَلَتِهِ، اِعْظٰاماً مِنْکَ لِحُرْمَةِ نُبُوَّتِهِ، وَاِجْلاٰلاً لِقَدْرِ رِسٰالَتِهِ، وَتَـمْکِیناً فیٖ اَثْنٰاءِ الصُّدُورِ لِمَحَبَّتِهِ، وَتَوْکِیداً بَیْنَ حَوٰاشِی الْقُلُوبِ لِمَوَدَّتِهِ، فَارْفَعْهُ بِسَلاٰمِنٰا إِلیٰ حَیْثُ قَدَّرْتَ فیٖ سٰابِقِ عِلْمِکَ اَنْ تُبَلِّغَهُ اِیّٰاهُ بِصَلاٰتِنٰا عَلَیْهِ.
گرامیداشت و ارج نهادن و احتـرامش را بر ما واجب نـموده و به ما فرمان دادی که بلند نسازیم صداها را بر صدایش و اینکه همه آنها در برابر هیبتش متواضع باشند و آنها را بلند نگردانند بر او هنگام رازگویی، و با آهستهترین صدا در گفتگوی با او روبرو شویم و خودداری کنیم از درشتی کردن هنگام درخواست از وی، برای اینکه حرمت نبوتش را عظیم گردانی و با شکوه سازی ارزش و عظمت رسالتش را و محبتش را در سینهها محکم سازی و مؤکد سازی در حاشیۀ دلها مودتش را، پس او را بالا بر، با سلام ما به آنجا که در علم پیشینت مقدر فرمودهای که او را با صلوات ما بر او به آنجا برسانی.
اَللّٰهُمَّ وَهَبْ لَهُ مِنْ رِیٰاضِ جَنَّتِکَ، وَالدَّرَجِ الْمُتَّخَذَةِ لِاَهْلِ وِلاٰیَتِکَ مٰا تَقْصُـرُ عَنْهُ مَسْاَلَةُ السّٰائِلِینَ مِنْ عِبٰادِکَ، کَرٰامَةً تُنْزِلُهُ شَـرَفَ ذِرْوَتِهٰا، وَتُبَلِّغُهُ قُصْوىٰ مُکْنَةِ غٰایَتِهٰا، وَتُهْطِلُ سَحٰائِبَ النَّعِیمِ بِـمُزْنِ وَدْقِهِ وَطَوٰائِفَ الْمَزِیدِ وَالرِّضْوٰانِ مِنْ فَوْقِهٰا، وَتُجْرِى اِلَیْهِ جَدٰاوِلَ فَضْلِکَ فیٖهٰا، وَتُشَـرِّفُهُ بِالْوَسِیلَةِ عَلیٰ نٰازِلِیهٰا.
خداوندا به وی از باغهای بهشتت و درجات در نظر گرفته شده برای اهل ولایتت ببخش آنچه را که درخواستِ درخواست کنندگان از بندگانت کوتاهتر از آن باشد، کرامتی که او را در بالاترین جایگاهش قرار دهد، و او را برساند به درجۀ نهایی آن و فرو بارد ابرهای نعمت بهشتی به ابر بارشش و انواع فزون بخشیها و رضوان بر فراز آن و جویبارهای فضلت را در آن به سویش روان سازی و شـرافت بده او را به وسیله، بر ساکنان آن باغها.
اَللّٰهُمَّ اجْعَلْهُ اَجْزَلَ مَنْ اَحْرَزَ نَصِیباً مِنْ رَحْمَتِکَ، وَاَنْضَـرَ مَنْ اَشْـرَقَ وَجْهُهُ لِسِجٰالِ عَطِیِّتِکَ، وَاَقْرَبَ الْاَنْبِیٰاءِ زُلْفَةً یَوْمَ الْمَقْعَدِ عِنْدَکَ، وَاَوْفَرَهُمْ حَظّاً مِنْ رِضْوٰانِکَ، وَاَکْثَـرَهُمْ صُفُوفَ اُمَّةٍ فیٖ جَنّٰاتِکَ.
خداوندا او را دارای بیشتـرین بهره قرار ده در میان کسانی که سهمی از رحمتت به دست آورده و خوش چهرهترین کسی که رخسارش به زیادی بخششت درخشان گردیده و نزدیکترین پیامبـر، از نظر قرب و منزلت در روز قرار گرفتـن در نزد تو و پر بهرهترین آنان از رضوانت و دارندۀ بیشتـرین صفهای امت در بهشتهایت.
اَللّٰهُمَّ وَابْلُغْ بِهٖ مِنْ تَشْـرِیفِ مَنْزِلَتِهِ، وَاِعْلٰاءِ رُتْبَتِهِ، وَخٰاصَّةِ خٰالِصَتِهِ، وَمُکْنَةِ زُلْفَتِهِ، وَجَزِیلِ مَثُوبَتِهِ، وَالزِّیٰادَةِ فیٖ کَرٰامَتِهِ، وَشُکْرِ قَدِیمِ سٰابِقَتِهِ، وَرَفْعِ دَرَجَتِهِ، وَاِعْطٰائِهِ الْوَسِیلَةَ الَّتِی اسْتَثْنٰاهٰا عَلیٰ اُمَّتِهِ مٰا اَنْتَ اَهْلُهُ فیٖ کَرَمِکَ وَفَیْضِ فَضْلِکَ وَجَزِیلِ مَوٰاهِبِکَ، وَمٰا مُحَمَّدٌ اَهْلُهُ فِیکَ فیٖمٰا بَلَّغَ فیٖ رِضٰاکَ، وَتَحَرّىٰ مِنْ حِفْظِ حَقِّکَ، وَتَوَلّیٰ مِنَ الْمُحٰامٰاةِ عَنْ دِینِکَ، وَالذَّبِّ عَنْ حُدُودِ نَهْیِکَ، فَقَدْ دَعٰا إِلیٰ اِثْبٰاتِ الْخَلْقِ وَالْاَمْرِ لَکَ، وَصَبَـرَ عَلَی الْاَذىٰ فیٖکَ، وَلَمْ یُشِـرْ بِالرُّبُوبِیَّةِ، اِلّٰا اِلَیْکَ، مَنّاً مِنْکَ عَلَیْهِ لاٰمَنّاً مِنْهُ عَلَیْکَ، وَبِـمٰا اَنْعَمْتَ بِهٖ عَلَیْهِ مِنْ فَضْلِکَ، وَمَکَّنْتَ فیٖ قَلْبِهِ مِنْ مَعْرِفَتِکَ، وَدَلَلْتَهُ عَلَیْهِ مِنْ اَعْلٰامِ قُدْرَتِکَ، وَاصْطَفَیْتَهُ لَهُ مِنْ تَبْلِیغِ رِسٰالَتِکَ.
خداوندا و او را برسان در شـرافت دادن به منزلت و بالابردن رتبه و ویژه ساختـن اخلاص و عظمت جایگاه و فراوانی پاداش و افزونی در کرامت و سپاس بر پیشینۀ سابقه، و بلندی درجهاش و بخشیدن وسیله به وی که وی بر امتش مستثنی نـمود آنچه را که تو شایستۀ آنی در کرامت و در فیض فضلت و فراوانی بخششهایت و آنچه را که محمد نزد تو شایستۀ آنست در آنچه ابلاغ نـمود به راه رضای تو و برای محافظت حق تو کوشید و بر عهده گرفت از حمایت دینت، و دفاع از حدود نهیت، که او خواند برای اثبات اینکه خلق و امر برای توست، و در راه تو در برابر آزار صبـر کرد و اشاره ننمود به پروردگاری کسی جز به تو، منتی از سوی تو بر او، نه منتی از او بر تو، و آنچه از فضل خود بر او نعمت بخشیدی و از معرفت خویش در قلبش قرار دادی، و رهنمون ساختی او را به سوی آن از نشانههای قدرتت و برای او برگزیدی از ابلاغ رسالتت.
اَللّٰهُمَّ وَ مَهْمٰا تَوٰاریٰ عَنّٰا مِنْ حُجُبِ الْغُیُوبِ عِنْدَکَ، وَتَوَلَیْتَ طَیَّ عِلْمِهِ عَنْ عِبٰادِکَ، وَکٰانَ فیٖ خَزٰائِنِ اَمْرِکَ، وَلَمْ تُنْزِلْهُ فیٖ تَأْوِیلٍ لَدَیْهِ فیٖ کِتٰابِکَ، وَخٰانَتْنَا الصِّفٰاتُ، وَکَلَّتِ الْاَلْسُنُ دُونَ عِبٰارَتِهِ، فَلَمْ تَهْتَدِ الْقُلُوبُ اِلیٰ مَنٰازِلِکَ فیٖهِ مِنْ فَضْلِ عَطٰاءٍ تُؤْتِیهِ، وَذَخِیرَةِ کَرٰامَةٍ تُوصِلُهٰا اِلَیْهِ، وَتَهْطِلُ سَمٰاؤُهٰا عَلَیْهِ.
خداوندا، هر چند که وی در پردههای غیب نزد تو، از ما پنهان شده و بر عهده گرفتی پنهان ساختـن علمش را از بندگانت، و در خزانههای امرت بوده و آن را نازل ننمودی در تأویلی نزد وی در کتابت و صفات به ما خیانت ورزید و زبانها ناتوان گشت که عبارتش را باز گوید و دلها به سوی جایگاههای تو در آن راه نیافته است از فضل عطایی که میبخشی و ذخیرۀ کرامتی که به آن میرسانی و بارش آسمانش بر آن.
فَاَعْطِ مُحَمَّداً مِنْ ذٰلِکَ حَتّٰى یَرْضیٰ، وَزِدْهُ مِنْ ثَوٰابِکَ بَعْدَ الرِّضٰا مٰا لاٰتَبْلُغْهُ مَسْأَلَةُ السّٰائِلِینَ، وَتَقْصُـرُ عَنْهُ الْمُنیٰ حَتّٰى لاٰتَبْقىٰ غٰایَةُ غِبْطَةٍ اِلّٰا اَوْفَیْتَ بِهِ عَلَیْهٰا، وَلَاارْتِفٰاعُ دَرَجَةٍ اِلّٰا حَلَلْتَ بِهِ اِلَیْهٰا وَجَعَلْتَهُ مُخَلَّداً فیٖ اَعْلیٰ عُلُوِّهٰا.
پس محمد را از آن عطا کن تا او را خشنود سازی و پس از خشنودی از ثوابت بر آن بیفزای آنچه را که خواست درخواست کنندگان به آن نرسد و آرزوها از آن کوتاهتر باشد تا آنجا که نـماند نهایت غبطهای مگر اینکه به طور کامل به او داده باشی، و نه بالا رفتـن درجهای مگر اینکه او را به آن درجه وارد نـموده باشی و او را در بالاترین بلندای آن جاویدان کرده باشی.
اَللّٰهُمَّ وَکَمٰا اَکْثَـرْتَ ذَرْءَ اُمَّتِهِ، وَعَدَدَ الْمُسْتَجِیبِینَ لِرِسٰالَتِهِ، وَالْمُعْتـَرِفِینَ ِلحُجَّتِهِ، حَتَّى اسْتَفٰاضَ دِینُهُ، وَعَلَتْ کَلِمَتُهُ فَقَدْ اَمَتَّ بِهِ لِسٰانَ الْبٰاطِلِ، حَتّٰى کَلَّتْ حُجَّتُهُ، وَدَمَغْتَ بِهِ الْکُفْرَ فَاَضْحیٰ مَأْمُوماً قَدْ هَشَمْتَ فیٖ رَأْسِهٖ بَیْضَتَهُ، وَجَدَعْتَ بِهِ اَنْفَ الْبٰاطِلِ، فَاسْتَخْفیٰ لِقُبْحِ حِلْیَتِهِ، وَطٰالَ بِهِ الْاِسْلٰامُ، وَانْبَجَسَتْ یَنٰابِیعُ حِکْمَتِهِ، فَاحْوِ الْمَثُوبَةَ لَهُ عَلیٰ حَسَبَِ مٰا اَبْلیٰ فیٖ حَقِّکَ وَتَقَدَّمَ فِیهِ مِنَ النَّصِیحَةِ لِخَلْقِکَ.
خداوندا، و آنگونه که فراوان کرده ذریۀ امتش را و شمار اجابت کنندگان رسالتش را، و اعتـراف کنندگان به حجتش را، تا آنجا که دینش گستـرش یافت و کلمهاش بالا گرفت که به وسیله او زبان باطل را میراندی که حجتش درمانده گشت و به وسیلۀ او کفر را کوبیدی که سـرکوب گردید به طوری که کلاه خودش بر سـرش خرد شده باشد، و به وسیلۀ او بینی باطل را شکستی که به جهت زشتی حالش پنهانی جست و اسلام به وسیله وی بلندی یافت و روان گردید چشمه سارهای حکمتش، پس پاداش را بر حسب آنچه در حق تو تلاش نـمود برایش فراهم آور و به آنچه در خیرخواهی به آفریدگانت به آن تقدم جست.
اَللّٰهُمَّ وَاجْعَلْهُ خَطِیبَ وَفْدِ الْمُؤْمِنِینَ اِلَیْکَ، وَالْمَکْسُوَّ حُلَلَ الْاَمٰانِ اِذٰا وَقَفَ بَیْنَ یَدَیْکَ، وَالنّٰاطِقَ اِذٰا خَرِسَتِ الْاَلْسُنُ فِی الثَّنٰاءِ عَلَیْکَ. اَللّٰهُمَّ وَابْسُطْ لِسٰانَهُ فِی الشَّفَاعَةِ لِاُمَّتِهِ، وَاَرِ اَهْلَ الْمَوْقِفِ مِنَ النَّبِیِّینَ وَاَتْبٰاعِهِمْ تَـمَکُّنَ مَنْزِلَتِهِ، وَاَوْهِلْ اَبْصٰارَ اَهْلِ الْمَعْرُوفِ الْعُلیٰ بِشُعٰاعِ نُورِ دَرَجَتِهِ، وَقِفْهُ فِی الْمَقٰامِ الْمَحْمُودِ الَّذِی وَعَدْتَهُ، وَاغْفِرْ مٰا اَحْدَثَ الْمُحْدِثُونَ بَعْدَهُ فیٖ اُمَّتِهِ، مِمّٰا کٰانَ اجْتِهٰادُهُمْ فیٖهِ تَحَرِّیاً لِمَرْضٰاتِکَ وَ مَرْضٰاتِهِ، وَمٰا لَمْ یَکُنْ تَأْلِیباً عَلیٰ دِینِکَ وَنَقْضاً لِشَـرِیعَتِهِ، وَاحْفَظْ مَنْ قَبِلَ بِالتَّسْلِیمِ وَالرِّضٰا دَعْوَتَهُ، وَاجْعَلْنٰا مِمَّنْ تُکَثِّـرُ بِهِ وٰارِدِیهِ، وَلاٰیُذٰادُ عَنْ حَوْضِهِ اِذٰاوَرَدَهُ، وَاسْقِنٰا مِنْهُ کَأْساً رَوِیًّا لاٰ نَظْمَأُ بَعْدَهُ.
خداوندا، او را سخنگوی گروه مؤمنان به سوی خودت قرار ده و آنکه پوشانیده شده باشد جامههای ایمنی هر گاه در پیشگاه تو حاضـر شود و او را ناطق قرار داده هرگاه زبانها در ستایش تو لال شوند. خداوندا، زبانش را در شفاعت برای امتش باز گردان و به اهل قیامت از پیامبـران و یاران شان، عظمت جایگاهش را نشان ده، و چشمان صاحبان نیکیهای والا را خیره ساز با درخشش نور درجهاش و او را در جایگاه ستودهای که وعدهاش فرمودهای قرار ده و ببخشای آنچه را که پدید آورندگان بعد از او در امتش پدید آوردند، از آنچه اجتهادشان در آن طلب رضای تو و خشنودی او بوده، و فتنه و فساد راه انداختـن بر دین تو نبوده و شکستی برای شـریعت تو نباشد، و حفظ کن هر کس که پذیرفته با تسلیم و رضایت دعوتش را، و ما را قرار ده از کسانی که میافزایی به او روی آورندگان به سویش را، و از رسیدن به حوضش منعش نشوند و ما را از آن جامی سیراب کننده بنوشان که تشنه نشویم پس از آن.
اَللّٰهُمَّ اِنَّهُ قَدْ سَبَقَنٰا بِتَقْدِیـمِکَ اِیّٰاهُ، وَتَأْخِیرِنٰا عَنْ رُؤْیَتِهِ وَاِنْ کٰانَ لَمْ یَسْبِقْنٰا بِاٰیٰاتِهِ وَعَلٰامٰاتِهِ، وَمٰا حَجَّ بِهِ عُقُولَنٰا مِنْ بُرْهٰانِ رِسَالاٰتِهِ، فَاٰمَنّٰا بِهِ غَیْرَ شُکّٰاکٍ، وَلاٰ ذیٖ خَوٰاطِرَ حٰالَتْ بَیْنَنٰا وَبَیْنَ الْاِعْتِـرٰافِ بِحُجَّتِهِ وَقَدْ عَظُمَ تَلَهُّفُنٰا عَلَی الَّذِینَ اَخْرَجُوهُ مِنْ بَلَدِەِ، وَکٰانُوا مَعَ الَّذیٖ کٰایَدَهُ وَجَحَدَهُ، وَتَـمَنَّیْنٰا اَنْ لَوْ شَهِدْنٰا مَشْهَداً مِنْ مَشٰاهِدِهٖ، فَنَـرُدَّ اَیْدِی الَّذیٖنَ حٰارَبُوهُ اِلیٰ صُدُورِهِمْ، وَنَضْـرِبَ صَفْحٰاتِ خُدُودِهِمْ وَلَبّٰاتِ نُحُورِهِمْ.
خداوندا، وی بر ما پیشی گرفت با مقدم داشتـن تو او را و تأخیر ما را از دیدنش، هر چند از ما دور نشده است به نشانهها و علاماتش و آنچه غلبه کرده بر عقل و اندیشه ما به حجت و دلیل از برهان رسالتهایش پس ایمان آوردیم به او بدون اینکه شک نـماییم، و یا اینکه چیزی به ذهن ما بیاید که حایل میان ما و میان اعتـراف به حجتش باشد در حالی که بسیار زیاد است ناراحتی و افسوس ما بر آنها که او را از شهرش خارج ساختند و همراه کسانی بودند که با وی مکر نـموده و او را منکر شدند و آرزو مینـماییم که ای کاش در صحنهای از صحنههای نبـردش میبودیم که دستهای کسانی را که با او جنگیدند به سینههایشان باز گردانیم و ضـربه زنیم بر اطراف گونهها و گردنهایشان.
اَللّٰهُمَّ فَاِذْ قَدْ فٰاتَتْنٰا نُصْـرَتُهُ، وَضَـرْبُ وُجُوهِ الْمُنْکِرِینَ بِحُجَّتِهِ وَقَصَّـرْتَ بِنٰا عَنْ دَهْرِهِ، وَلَمْ تُخْرِجْنٰا فیٖ مُدَّةِ مَنْ نَصَـرَهُ وَعَزَّرَهُ[1] وَاٰوٰاهُ وَوَقَّرَهُ، وَخَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ مُهٰاجِراً مَعَهُ، فَصٰانَهُ بِنَفْسِهِ عَن ِالْمُشْرِکِینَ وَمَنَعَهُ لاٰعَنْ لُحْمَةٍ وَلاٰنِسْبَةٍ، فَاجْعَلْنٰا مِنْ اَسْعَدِ اَتْبٰاعِهِ، وَاَوْلاٰهُمْ یَوْمَ الْقِیٰامَةِ لِمَحَبَّتِهِ وَرَأْفَتِهِ، وَاَقَرِّهِمْ عُیُوناً فِی الْمَقٰامِ الْمَحْمُودِ بِرُؤْیَتِهِ وَاَعْرَفِهِمْ مَقٰاماً بَعْدَ السّٰابِقِینَ الْاَوَّلِینَ فیٖ ثُلَّتِهِ، وَاَوْجَهِ مَنْ ضَمَمْتَهُ مِنَ التّٰابِعِینَ لَهُمْ بِالْاِحْسٰانِ اِلیٰ زُمْرَتِهِ، وَاَشَدِّهِمْ فِی الدُّنْیٰا اعْتِقٰاداً لِمَحَبَّتِهِ.
خداوندا، اینک که یاری کردنش و ضـربه زدن بر چهرههای منکران حجتش از دست ما رفته، و روزگارش را در نیافتهایم و ما را در روزگار کسانی قرار ندادهای که او را یاری و نصـرت و پناه داده و بزرگ داشته و از خانهاش به همراه وی مهاجرت کرده و با جان خود در برابر مشـرکان از او محافظت نـموده و از او دفاع کرده، نه به خاطر خویشاوندی و نسبت، پس ما را از خوشبختترین پیروان او قرار ده و نزدیکترین آنان به محبت و رأفتش در روز قیامت، و چشمان ما را روشنتر از آنان در جایگاه ستوده با دیدنش و معروفترین آنان بعد از پیشتازان نخستین در گروهش و خوش چهرهترین کسانی که ملحق نـموده باشی به آنان از تابعین آنها به احسان در زمرهاش و قویترین آنان در دنیا، در اعتقاد به محبتش.
اَللّٰهُمَّ اَحْضِـرْهُ ذِکْرَنٰا عِنْدَ طَلِبَتِهِ اِلَیْکَ فیٖ اُمَّتِهِ، وَاَخْطِرْنٰا بِبٰالِهِ لِنَدْخُلَ فیٖ عِدَّةِ مَنْ تَرْحَمُهُ بِشَفٰاعَتِهِ، وَاَرِهِ مِنْ اَشْـرَفِ صَلَوٰاتِنٰا وَسُبُحٰاتِ نُورِهٰا الْمُتَلَأْلِئَةِ بَیْنَ یَدَیْهِ، مٰا تُعَرِّفُهُ بِهِ اَسْمٰاءَنٰا عِنْدَ کُلِّ دَرَجَةٍ نَرْقیٰ بِهِ اِلَیْهٰا، وَیَکُونُ وَسِیلَةً لَدَیْهِ، وَخٰاصَّةً بِهِ، وَقُرْبَةً مِنْهُ، وَیَشْکُرُنٰا عَلیٰ حَسَبِ مٰا مَنَنْتَ بِهِ عَلَیْنٰا مِنَ الصَّلٰاةِ عَلَیْهِ. اَللّٰهُمَّ وَاِنْ کٰانَ عِلْمُکَ قَدْ سَبَقَ بِشَقْوَتِی وَکُنْتُ عِنْدَکَ مِنَ الـمُعَذَّبِینَ لِخَطِیئَتِی فَبَلِّغْ مُحَمَّداً مٰا حَوَتْهُ لَطٰائِفُ مَسْاَلَتِی، وَزِدْهُ مِنْ عِنْدِکَ حَتّٰى یَرْضیٰ.
خداوندا حاضـر کن در فکر او یاد ما را هنگامیکه او را به سوی خودت میطلبی در میان امتش تا در جملۀ کسانی وارد شویم که به شفاعتش، آنها را مورد رحمت قرار میدهی و به او بنمایان از برترین صلوات ما و پرتو نور درخشانش در پیشگاه او، آنچه را که نامهایشان را به او بشناسانی در هر درجهای که به سوی آنها بالا میرویم و وسیلهای نزد وی و مخصوص او باشد و نزدیک شدن به سوی او باشد و ما را سپاس گوید بر حسب آنچه تو برما منت نهادهای از صلوات بر او. خداوندا، و اگر علم تو به شقاوت من پیشی گرفته و نزد تو از عذاب شدگان به خاطر گناهم باشم، پس، به محمد برسان آنچه را که خواستۀ پنهانم در بر دارد و او را فزونی ده از نزد خود تا آنجا که خشنود گردد.
وَاِنْ رَحِمْتَنِی کَمٰا عَرَّفْتَنِی بِهِ تَوْحِیدَکَ، وَاسْتَنْقَذْتَنِی مِنْ هُوَّةِ الْکُفْرِ إِلیٰ نَجٰاةِ الْاِیـمٰانِ، فَشَهٰادَتِی لَهُ بِالْبَلٰاغِ عِنْدَکَ، وَالْاِحْتِجٰاجِ لَکَ عَلیٰ مَنْ اَنْکَرَکَ، وَخَفْضِ الْجَنٰاحِ لِمَنِ اسْتَجٰابَ لَکَ دُعٰاءَهُ اِلَیْکَ، وَخَلْعِ کُلِّ مَعْبُودٍ دُونَکَ. اَللّٰهُمَّ وَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ صَلَوٰاتُکَ عَلَی الْاَنْبِیٰاءِ وَاَهْلِ بُیُوتٰاتِ الْمُرْسَلِینَ، وَاجْمَعْ بِهِ شَمْلَهُمْ فیٖ غُرْبَةِ یَوْمِ الْقِیٰامَةِ، وَاَنْطِقْهُمْ بِالتَّسٰاؤُلِ لَدَى انْعِدٰام الْاَفْوٰاهِ عَنِ النُّطِقِ بَیْنَ یَدَیْکَ، وَصِلْ بِـمُحَمَّدٍ اَرْحٰامَهُمْ یَوْمَ تَقٰاطُعِ الْاَرْحٰامِ، وَاَحْلِلْهُمْ اَشْـرَفَ الْمَقٰامِ بَیْنَ یَدَیْهِ وَدَرَجٰاتِ الْمَنْزِلِ الْمَحْمُودِ، وَنَضِّـرْ وَجْهَ مُحَمَّدٍ بِاسْتِنْقٰاذِکَ اِیّٰاهُمْ مِنْ شَـرِّ ذٰلِکَ الْیَوْمِ الْعَصِیبِ.
و اگر بر من رحمت کنی آنگونه که توحیدت را به من شناساندی، و مرا رهایی دادی از گودال عمیق کفر به نجات ایمان، پس شهادت من برای اوست نزد تو که ابلاغ نـمود و برای تو حجت آورد علیه کسی که تو را انکار کرد، و فروتنی نـمود در برابر کسانی که دعوت او را برای تو اجابت کردند و روی برتافتند از هر معبودی، جز تو. خداوندا و بر محمد درود فرست، مانند درودهایت بر پیامبـران و اهل خاندانهای رسولان و به وسیله او پراکندگی آنان را در غربت روز قیامت به اجتماع تبدیل کن، و آنان را گویا ساز به درخواست در هنگام باز ماندن دهانها از سخن گفتـن در پیشگاهت و به وسیلۀ محمد، پیوند ده میان خویشانشان روزی که خویشاوندیها بریده شود، و آنان را جای ده در برترین جایگاه پیش روی آن حضـرت و درجات جایگاه ستوده، و چهرۀ محمد را شاداب کن با رهایی بخشیدن تو آنان را، از شـر آن روز بسیار سخت.
منبع: سایت منتظر
blog.montazer.ir/sahife
- ۰۳/۱۰/۱۷
رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود...